مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 7 شهریور 1402 ساعت 07:052023-08-29سياسي

نوربالا| فرار کردنتان طبیعی بود!


یکی از رزمندگان دفاع مقدس تعریف می کند: با بچه ها نشسته بودیم و کمپوت می خوردیم که عراق حمله کرد.

ما هم سیدصادق که فردی جانباز بود را فراموش کردیم و به سمت سنگر دویدیم.

- به گزارش سایت قطره و به نقل ازخبرنگار حوزه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، در جبهه های جنگ هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان هر چقدر که از جان خود دل بریده بودند، به همان اندازه هوای همرزمان خود را داشتند.

  روایتی که می خوانید خاطره ای از داوود اصغرزاده است که در کتاب خاکریز و خاطره آمده: تابستان 1363 رفته بودیم بستان.

هوا گرم بود و با بچه ها بیرون از سنگر نشسته بودند و کمپوت می خوردند.

سیدصادق منصوری هم که جانباز بود و نمی توانست راه برود بینشان نشسته بود.

ناگهان عراق حمله کرد.

آن ها به قصد بمباران و تصرف بستان، عملیات گسترده ای را شروع کرده بودند.

بدون اینکه فکر کنند، کمپوت ها را گذاشتند و به سمت سنگر فرار کردند.

سیدصادق هم همان وسط، روی زمین نشسته بود و با خیالی آسوده فرار بچه ها را تماشا می کرد! همه داشتند می دویدند که یک نفر یادش افتاد سیدصادق را جا گذاشته اند.

داد زد: سیدصادق جا موند! ناگهان همه برگشتند و دویدند به سمت سیدصادق.

وقتی به او رسیدند سریع چند نفری او را بلند کردند و دوباره دسته جمعی به سمت سنگر دویدند.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

نوربالا| فرار کردنتان طبیعی بود!

نوربالا| فرار کردنتان طبیعی بود!